وقتی دلتنگم
به تو میاندیشم
یاد تو مربعی ست، محو و لرزان
در زمینه ی خاکستری روشن
در این مربع ها من
با به هم زدن پلکهایم
گذشته را نقاشی می کنم
بین من و تو غبار ِدیوار است
به سحر این مربع ها و از دیوارها گذر می کنم
در رسیدن به تو تنها راه، گذشتن است
باید چراغ رنگ دست بگیرم و در خاکستریهایم به دنبال تو بگردم
ای کاش
ای کاش
می توانستم یک قطره بیشتر
با سرخ نقاشی کنم
محمد ابراهیم جعفری
درباره این سایت